بیماری را باید قبل از اینکه کار از کار بگذرد و درمانش سخت و یا ناممکن شود مداوا نمود. 

بیماری را باید قبل از اینکه کار از کار بگذرد و درمانش سخت و یا ناممکن شود مداوا نمود. هر درد و مرضی نیز ، علاج و درمانی داشته و هر دارویی هم، خاصیت خودش را دارد. بیماری نیز هرچه خطرناک‌تر و عوارض آن بیشتر و کشنده‌تر باشد، دارو و درمانش نیز ارزشمندتر می‌گردد.
بدترین درد و بیماری گناه است که هم بسیار خطرناک و متعفن است و هم، عوارضش بسیار زیاد و هلاک کننده است. دردِ گناه، چراغ عقل را کم سو و رفته رفته خاموش می‌کند تا جایی که صاحبش کوردل شود و راه را از چاه تشخیص ندهد و نتواند مسیرش را از جاده هلاکت به سوی بزرگراه سرسبز زندگی تغییر دهد. این بیماری به جان هرکس که بیفتد، روزگار خوش را از او گرفته و برایش آرامشی باقی نمی‌گذارد. چرا که گناه، لنجنزار متعفنی است که وقتی کسی گرفتارش شود، هر مقدار هم دلش را به عطر و بوی وسایل زندگی‌اش خوش کند، بازهم نمی‌تواند، از زندگی لذت لازم و واقعی را ببرد. مرض گناه چون با فطرت پاک انسان همخوانی ندارد، باعث می‌شود که بیماران این دردِ وحشتناک، روز به روز حالشان وخیم‌تر شده و در تضاد میان زلالی فطرت و لجنزار متعفن گناه، سلامت روحی و روانی خود را نیز از دست دهند. البته این تنها آثار سوء دنیایی این بیماری است. این درد گریبانگیر هرکس شود، رهایش نمی‌کند و آخرتش را هم خراب نموده و او را گرفتار عذاب‌ها و سختی‌های طاقت‌فرسای  آخرت می‌کند. گرفتاری‌های آن دنیا هم که با سختی‌های این دنیا اصلا قابل قیاس نیستند. به مراتب سخت‌تر و سنگین‌تر است.  برای همین باید از این درد به خدا پناه بُرد و برای درمان آن عجله نمود و بهترین دارو و درمان را برای آن به کار گرفت. نسخه علاج این درد را نیز طبیب دل‌ها، پیامبر رحمت صلّی‌الله‌علیه‌وآله برای بشریت پیچیده و فرمودند:

لِکُلِّ دَاءٍ دَوَاءٌ وَ دَوَاءُ الذُّنُوبِ الِاسْتِغْفَارُ
هر مرضی، دارویی دارد و داروی گناهان، استغفار و طلب عفو از پیشگاه ذات پاک الهی است. [1]
استغفار و طلب آمرزش، ابر رحمتی است که بر سر هر کس ببارد هم گناهانش را پاک نموده و هم نشاط و سرزندگی را برای او به ارمغان می‌آورد. از این رو همه به آن نیازمندند. استغفار دارویی است که هم آثار مخرب گناه را در زندگی دنیایی انسان از بین می‌برد و هم عواقب و عوارض اُخروی آن را نابود می‌سازد.
حال که اینگونه است باید از دیگران هم طلب یاری نمود. باید کاری کرد که دیگران هم برای انسان طلب آمرزش نمایند. چرا که طلب استغفار دیگران، به هدف اجابت نزدیکتر و در نتیجه امید به عفو و بخشش نیز بیشتر می‌گردد. اما چگونه می‌توان طلب آمرزش دیگران را به سوی خود جلب نمود؟ برای این کار راه‌های زیادی به ذهن می‌رسد. اما پیامبر اکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله راهی فراگیر و همگانی را بیان نموده و فرمود:
معلم القرآن یستغفر له کل شیءٍ حتی الموت فی البحر
 برای معلم قرآن تمام موجودات حتی ماهیان دریا، طلب آمرزش می کند. [2]
آموزش و یاد دادن قرآن کریم، آنقدر فضیلت و ارزش دارد که تمام موجودات عالم برای انسان طلب استغفار می‌کنند. نه تنها انسان‌ها که حتی ماهیان دریا نیز به معلم قرآن عشق ورزیده و برای او از خداوند مهربان طلب رحمت و مغفرت می‌نمایند.
حال که معلم کلام خدا بودن اینقدر ارزشمند است، باید فرصت را غنیمت شمرد و از این موقعیت بیشترین استفاده را نمود. معلمی که تنها به شغل و عنوان نیست. هرکسی می‌تواند معلم قرآن شود و از این استغفار همگانی بهره ببرد.
در گام نخست می‌بایست معلم قرآن خود شده و آن را بیاموزیم. یاد دادن قرآن به فرزندان و اطرافیان نیز یکی از راه‌های معلمی قرآن است. گفتن نکته‌ها، داستان‌ها و قصص قرآنی، عبرت‌ها و پندهای قرآن در میان جمع‌های دوستان و بستگان و در میان صحبت‌های صمیمی با دیگران نیز، راهی برای معلمی قرآن است.
برعهده گرفتن هزینه برگزاری جلسات آموزشی قرآن مجید، برگزاری مجالس قرآن کریم در خانه و منزل خود، متقبل شدن هزینه قرآن آموزی دیگران نیز یکی از راهکارهای معلمی قرآن است. تهیه وسایل و امکانات مورد نیاز آموزش کلام الله مجید، تشویق نمودن دیگران و تهیه ابزار تشویقی و جایزه‌های قرآنی نیز، می‌توانند وسیله معلم قرآن شدن کسانی شود.
اما در بین مومنین، کسانی هستند که افتخار معلم قرآن بودند را بسیار دوست داشته و از این رو، دلشان می‌خواهد این عنوان و منصب را برای همیشه داشته باشند. برای همین دست به کاری ماندگار می‌زنند. راه وقف برای آموزش و ترویج فرهنگ قرآن را پیش گرفته و اینگونه نام خود را برای همیشه، در زمره مربیان قرآنی ثبت می‌کنند. وقف برای قرآن کریم، کلاسی دائمی است که مهربان معلم این کلاس، واقف خیراندیش است. معلمی که بازنشستگی در کارش نیست و برای همیشه افتخار این مقام را خواهد داشت. وقف که خود عامل ماندگاری نیات خیر و اعمال صالح است، هرکس نیز خدمت قرآنی خود را با این سنت حسنه پیوند زند ماندگار می‌شود. وقف برای قرآن، پاداش عجیبی هم دارد. چرا که کسی که از دارایی خود برای آموزش، ترویج و اعتلای کلام خداوند بگذرد و وقف کند، خداوند مهر و محبتش را به دل تمام هستی انداخته و باعث می‌شود تمام موجودات عالم تا قیامت برای او طلب رحمت و مغفرت نموده و اینگونه او را با رحمت الهی پیوند زنند.
با وقف برای آموزش و ترویج فرهنگ قرآنی، هم می‌توان کلاس‌های آموزشی فراوانی را برای تعلیم قرآن مجید دائر نمود و هم، می‌توان هزینه قرآن‌آموزی و قرآن‌پژوهی افراد زیادی را برعهده گرفت. وقف قرآنی، هم می‌تواند جلسات قرآنی را پشتیبانی و برگزار نماید و هم می‌تواند، در تهیه ابزار و وسایل آموزشی قرآن کریم و بسته‌های تشویقی این راه، نقش پررنگی را ایفا نماید.    

پی نوشت:
وسایل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج16، ص68
مستدرک الوسائل، ج 1، ص 288

منبع: www.jonbeshnet.ir